نامه یکی از دوست دارن گروه افشاه گران( قادر قادری ) به آقای مظفر محمدی

آقای مظفر محمدی دبیر سالهای قبل از 50 داشتم بر روی اینترنت با تایپ نامت به سایتت برخورد کردم سالها بود گاه گاهی سراغ را از هوادارن گروهای چپ می گرفتم تا ترا یافتم یاد دوران سالهای قبل از 50 در دبیرستان شاپور سابق در میدان آزادی (اقبال سابق ) بخیر ترا صمد بهرنگی کردستان می پنداشتم دوران جوانی جدا از جوانان دیگر بود قبل از شما، انقلابیونی مانند بهروز سلیمانی ،کاک احمد مفتی زاده ، محمد غریقی ، بغدادی ، ساسان ساداتی ، وده ها و صدها نفر دیگر از مبارزین و مجاهدین را قبل از دبیرستان آشنا شده بودم پاتق آنزمان “انتشارات ابن سینا بود ” اما شما را از سالهال حداقل 48 تا 54 در آنجا ندیدم بهرحال وبعدا در مریوان *ملا عمر احمد زاده که تا اویل 58 با مکتب قرآن بود وبعدا به حزب کمونیست پیوست آشنا شدم باری کتاب شما را خواندم همچنانچه کتابهای “درباره کردستان شهید علامه مفتی زاده ” کتاب طیفور بطحایی ” از کرسان تا کردستان ” کتاب ایرج فرزاد “زندگانی من ” کتاب کنگره اول کومله ، کتاب خاطرات دکتر بنی صدر ،خاطرات ابراهیم یزدی ، کتاب آله کوک نوشته غنی بلوریان خاطرات هاشمی رفسنجانی ، و ده ها کتاب دیگر… در همین دوسال گذشته ….. باری اشتباهاتی در کتابت است حتمی زمانی کتاب را تمام کرده اید که اینترنت نبوده است تا اطلاعات درست را مثلا حمله حکومت را در تابسان 59 نوشته اید این در حالی است که در اردیبهشت 59 بود باری اطلاعاتت در مورد رویدادها کردستان و ایران ضعیف وخیلی اشتباه است مسلما در مورد احزاب مذهبی واقیعت را نمی گوید اگر چه به نظرم کمونیست آگاه و معتقدی نبوده باشید مخالفت با حاکمیت دینی بعد از 22 بهمن بیشتر در شما می بینم تا اعتقاد کمونیستی ! مثلا گروهی را که سرکار یدک می کشیدید در شهر سنندج مثلا فریدون ناظری ، عمادالدین مجتهدی ، مهندس رحیمیان ، پاک سرشتها و هزاران هزار.. از این نمونه افراد که بعد از پایان رژیم یهودی زده شاه و اتمام سکس و شراب چه چیزی برای این خلق الله که بیشترینشان بخاطر خله نیروهای دمکرات گروه شما آنرا قبضه کرد ه متصل شدند آیا می دانستند که روزی دربدر یا کشته می شوند شاید برای معتادین چه مسله باشد ! اگر می دانستند هر گز دنبال گروهکی به اصطلاح کومله نمی افتادند ! باری مگر آلاحضرت همایونی شایسته جنگ و نبرد مسلحانه را نداشت ! ؟ در کتاب گنکره اول ، حضرات ده نفری در پاییز 57 می فرمایند به هیچ وجه کمکهای نظامی هیچ گروهی را برای حمله به شاه جان نپذیرفتیم ! از آنجمله پیشنهاد چریکها فدایی و احزاب کرد عراقی ! بله در تظاهرات ضد شاه عزیزهم بعد از آزادی از زندان یعنی بعد از اویل 57 را حتی نمی پذیرفتیم ! از کتاب خودتان “کنگره اول !” رهبرتان در کتاب کنگره اول فرمودند که صلاح ، فاتح و صدیق خان کمانکر خایین بودند و اخراج شدند ! پس خود ایشان هم در 54 در زندان در مراسم مقدس ننگین 28 مرداد سالروز کوتاده استعماری – صهیونیستی – امپریالیستی شرکت می فرمایند ! پس کی خایین نبوده از ده نفر در داخل گروه و سه نفر از بیرون ! پسر بچه عقده ای که بعدا شکنجه گر گروه شما شدند یعنی ساعد وطن دوست ! ایرج فرزاد در کتاب “زندگانی من ” می گوید وفا سهامی و چندین نفر دیگر از گروه خودتان با دست افرادی که در کومله شما، شکنجه گر بودند کشته و هرگز جسد آنان پیدا نشد ! بعد از زندان اویل 57 از حضرت ساعد وطن دوست می پرسند و جویای بودجه گروه می شوند می فرماید : مبلغ 20 میلیون تومان معادل 5/2 میلیون دلار سال 54 مدت کوتاهی بعد از مشرف شدن رهبرتان در مراسم ننگین 28 مرداد در زندان ، پولی آنچان به حساب آقایان گروه ده نفری که اسم و رسم نداشت ریخته شده او ساعد عقده ای که شایسته ساواکی بودنش خیلی بیشتر از حضرت خایین صدیق کمانکر بود می فرماید : بارزانی ها این پول را به ما کمک کرده اند ! البته بارزانی ها پول دو و نیم میلیون دلاری را به غلامان جلالی ها ، دشمانان قسم خورده پارتی یعنی گروه ده نفری هدیه بابت توطئه و سم پاشی بین سالها 50 تا 66 هجری شمسی ، به گروه شما هدیه فرموده اند ! فکر می کنید چه کسی و با چه اطلاعاتی و چقدر دوراز شما آقایان ده نفری البته منهای شخص شما مظفر محمدی این را می نویسد ! سال های 50 تا 66 هجری شمسی این گروه ده نفری نبود که امثال من را در سم پاشی بر علیه بارزانی ها چه نوع پارتی مسعودی ! یا قیاده موقت ادریسی ! تشویق می کرد ؟ بله و مسلما پارتی یا پیکاری های قاتل مجاهدین 54 هم می توانند از ساواک ، سیا خاصه برداران توطئه گر یهودی موساد پول به دربار گروه ده نفری یا صدهزار نفریشم بدهند با نام شیرین بارزانی یا فرصت طلب چپ نما پیکاری ! بر روی آن باشد ! در خصوص کمی بعد از 22 بهمن و خونریزی اسفند که پسر بچه اخراجی از گروه ده نفری و فرزند صالح بگ آلاحضرتی افریان کامیاران و عمو زاده شنکجه گر ساواک حضرت فرج الله خان کمانگر ملقب به کمالی قاتل چریکها ،مجاهدین و همه انقلابیون مذهبی و ناسیونالست ! که شهر سنندج را به آتش کشید مگر آلاحضرت شما شایسته حمله به پادکان هایش نبود !؟ در 23 تیر هم حضرات گروه ده نفری به سرگی رفیق شفیق فواد که در کتاب طیفور بطحایی می گوید : به دستور جلاالی ها گروه تازه به دوران رسیده در مریوان به اصطلاح “اتحادیه دهقانی ” پسر بچه رشید بگ آلمانه که سابقه پدر عزیزش مثل خانهای منطقه خود شما ودر مواردی بدتر قاتل رنجبران محروم مریوان که شهرت عام و خاص، جزه پسر بچه فواد با شیطنت خاص اویل انقلاب با دادن کمی از زمینهای پدری و اجدادی خود خاصه به پیروان جدید کمونیست بعد از 22 بهمن ! تا از دست خلق نجات و تبلیغی شوم برای گروهک خود باشد آقای بطحایی می گویند این جلالی ها بودند با گروه کوچگی از اتحادیه دهقانی به دفتر و مقر مکتبی ها در مریوان با چه سلاح های هم ! آربی چی ، نارنجک انداز و غیره بعد از اینکه از مکتبی ها می خواهند که قیاده موقت ها و بارزانی را تحویل بدهند و گرنه با آتش جواب خواهیم داد ! و دادند اما هیچ فردی حتی یک نفر بارزانی و قیاده در آن مکان نبودند ! نتیجه 13 نفر بی گناه قربانی جانیات جاشهای بعثی یعنی جلالی ها و غلامهای حلقه به گوش آنان یعنی اتحادیه دهقانی که سرکار می فرماید که هنوز به اصطلاح کومله مخفی بود ! حتمی از 22 بهمن 57 تا 26 بهمن 58 از آلاحضرت می ترسیدند ! نام حزبشان را اعلام نمیکردند ؟ در کتابت از علامه مفتی زاده می گویید اگر کتابت را پسر بچه های کمونیست شده بعد از 22 بهمن 57 بخوانند وای بحالت ! همچنانچه آقا بیگلری در مصاحبه دو ساعته اش بهتر و و اضح ترو صادقانه تر دوستیش را با علامه مفتی زاده ثابت می کند او دیگر ،هیچ فرصت طلب چپ نمایی او را احترام نخواهد گذاشت ! اما مطلب در مورد آنچه شعیب ذکریایی در مورد گروهی که او می گوید بنیان نهاده اند : نقل قول از شعیب ودر ادامه می گوید : نقل قول از شعیب <(مظفر محمدی ، محمد نبوی ، صدیق کمانگر، مصلح شیخ‌الاسلامی،طاهر حسینی، حبیب‌الله مرادی و … به اصطلاح گروه یاد شده تشکیل می شود ! خوب من دو نفر آخر را نمی شناسم بقیه را بله ! به اظهار منصور حکمت ، شعیب ذکریایی "پیکاری " تند و سه آتش است ؟ چه زمانی به صف فرصت طلبان چپ نمای قاتلین مجاهدین خلق 54 پیوسته؟ نمی دانم ، سرکار خودت می گی دوستار گروهک تباه کار پیکاری – ساواکی بودید ! به نقل از کتاب کنگره اول حضرات صدیق خان و مصلح خان شیخ اسلامی خایین البته در قبل از انقلاب و اخراج می شوند ! به اظهار عبدالله خان مهتدی محمد خان نبوی در مراسم جشنهای 2500 شاهنشاهی شرکت می فرمایند و این نقل قول را از کتاب در باره کردستان آوردم ! ضمنا خود بنده شاهد فعالیت گروهک ساخته و پرداخته ساواک با نام "سازمان انقلابی مارکسیت – لننیست شفق سرخ " در گروهک به اصطلاح "جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب " بودم و تعدادی از انقلابیون به صدیق خان کمانکر هشدار دادند اما تا روز بدرک واصل شدنش همچنان با فکر فرصت طلبان چپ نما خود را آویزان کرده بود ! من از سال 40 شما را می شناسم اگر شفق سرخی یا پیکاری نبودید چرا از سال 40 تا 57 به هیچ گروهی متعلق نبودید ؟ شاه مرد خوبی بود ؟ که بعد از انقلاب به اظهار شعیب یعنی تیر وکمان برای حکومت نوپا! نگوید که در تظاهرات شرکت نمی دانم فعال داشتم فراموش نشود که در همان تظاهرات ضد شاه برای شوخی یا غیر شوخی بچه های کودکستان را در صف تظاهرات آورده بودند وشعار بچه های مهد کودک این بود نه شیر داریم و نه شکلات !مرگ بر شاه ! یک نمونه دیگر مگر این نبود که صدیق خان کمانکر که دو سه سال پیش کتاب کنگره شما او را خایین و اخراجی قبل از انقلاب معرفی کرده سر دسته تظاهرات ما مردم شهر سنندج بود بر علیه شاه! گروهک خودت هم در سال 58 به سرکار گفته که شما باید یک جریان سیاسی به پذیرد و اگر یکی از دو گروهک ساخته و پرداخته بالا می بودید حال شرم دارید از بیان نام مبارک جنایت کارانه ساواکی – آلاحضرتی آنان یکی را قتل عام مجاهدین خلق است وبس دومی نفوذی و شناسایی انقلابیون چپ و لا غیر ! *عمر احمد زاده مشهور به ملا عمر نگلی ، عضو فعال وبالای بارزانی ها در زمان ملا مصطفی بارزانی و به اظهار خودش در جنگ بر علیه حکومت عراق در سالهای 1970 میلادی تا 1975 شرکت کرده و بعد از پایین جنگ به اظهار خودش ساواک ، ایرانیان مثل او را به دلیل جنگ با عراق بخشید و در مریوان دفتر عریضات(دفتر نوشتن نامه و شکایت ) را باز کرد و تا چندین ماه از انقلاب به مدت چندین سال از اعضای مکتب قرآن بود و در خرداد 58 به من گفت که دیگر با مکتب نیستم و به صف گروهک تازه به دوران رسیده به اصطلاح "اتحادیه دهقانی " و به دنبال آن گروهک 26 بهمن 58 گروهک شما(کومله ) و بعدا در سال 60 به حزب کمونیست متصل می شود او هرگز کمونیست نبود ! او فقط نفوذی بود هر کجا و بس !